نیمه شب زمزمه خالی چشم من و ماه
بی تو تنهایی لبریز و فرو خوردن آه
ماه من جای تو خالیست من و پنجره ها
می نشینیم به پای همُ شعر یست به راه
ساده میگویم و از سادگیم دلگیرم
که مرا سادگی و شیفتگی بود گناه
چکنم سخت دراین همهمه خاموش شدم
حرف ناگفته زیاد است میان دل و چاه
قسمت این بود که راه من از این کوچه گذشت
و تو آغاز طلوعی پس از آن شام سیاه
کاش این ثانیه ها فرصت بیداری بود
ماه من از فلک ما بگذر گاه به گاه
تاریخ : شنبه 95/9/20 | 2:47 عصر | نویسنده : احسان کوشکی | نظر